سفارش تبلیغ
صبا ویژن



استاد علی شیرازی -
namayeshgahe ostad shirazi

وقتی وارد گالری زیبای استاد علی شیرازی شدم، متوجه شدم که چرا او را پدر نستعلیق ایران می خوانند. او از کودکی و نوجوانی خوشنویسی را آغاز کرده و در این رشته به سرعت پیشرفت کرده است و در مدت بسیار کوتاهی گواهینامه ممتاز خود را از انجمن خوشنویسان گرفته  است.
او نمایشگاه های زیادی را در داخل  و خارج  کشور به خصوص کشورهای عربی برپا کرده است.

shirazi-kalame
بیوگرافی علی شیرازی از زبان خودش این گونه است:
«خوشنویسی را از همان دوران نوجوانی شروع کردم چون اصولا عالم هنر این گونه است که باید خیلی روی آن وقت گذاشت. به خصوص هنرهای سنتی که بسیار وقت گیر است. در حقیقت هیچ کس راهنمای من نبود و به صورت طبیعی به خوشنویسی علاقه مند شدم. البته نقاشی هم می کردم ولی تا مدتی کوتاه، در رشته خوشنویسی به صورت جدی تر کار می کردم تا این که از سال???? به کلاس خط رفتم و کم کم به صورت جدی تر و یک مقدار به صورت آکادمیک روی این قضیه کار کردم. در مدت بسیار کوتاهی توانستم گواهی نامه ممتاز را از انجمن خوشنویسان بگیرم و جالب این است که قبل از این که من این گواهی نامه را دریافت کنم، کلاسی داشتم و شاگردانی را تعلیم می دادم.  از سال ??-???? با استاد امیرخانی آشنا شدم و در خدمت ایشان به صورت مکاتبه ای و حقوقی کار می کردم. از سال ????  دوباره به تهران مهاجرت کردم، قبل از آن در اصفهان ساکن بودم و مسوول انجمن خوشنویسان اصفهان، از سال ???? گواهینامه استادی را از انجمن خوشنویسان گرفتم.  انجمن خوشنویسان که تقریبا بعد از انقلاب تا به امروز فعالیت داشته فقط توانسته? نفر را در خط نستعلیق تعلیم بدهد که هم اکنون فعالیت دارند و این یکی از چالش های انجمن است.  نمایشگاه های نسبتا زیادی در خارج از کشور به خصوص کشورهای عربی داشتم و خوشبختانه توانستیم انجمن خوشنویسی را که بیش از ?الی ? دهه ارتباط فرهنگی اش با کشورها قطع شده بود را سر و سامان بدهیم.  الان در بعضی از کشورها برای خط نستعلیق اهمیت ویژه ای قائل هستند و تقریبا در هیچ جشنواره ای نیست که از ایرانی ها دعوت نکنند و خود من هم اخیرا به نمایشگاهی در دبی و یک نمایشگاه در کویت دعوت شدم.»
بهتر است در ابتدا توضیحاتی درباره این گالری زیبا و چگونگی تشکیل آن بفرمایید؟
گالری که شما ملا حظه می فرمایید، گالری امروز نام دارد. چند سالی بود که دوستانم به من پیشنهاد داده بودند که گالری تشکیل دهم. اما در واقع خودم از این موضوع می ترسیدم تا این که با مشورت هایی که با همسرم داشتم و علا قه مند بودن ایشان به این موضوع،  باعث شد که گالری را تشکیل دهیم تا کمبودهایی که خوشنویسان در این زمینه داشتند را بدین وسیله حل کنم.  در این باره باید گفت خوشنویسان عزیزی که درسراسر کشور حضور دارند، می توانند از این طریق آثار خود رابه نمایش بگذارند و از این گالری استفاده کنند.
استاد شنیده ایم که سایتی را به این موضوع اختصاص داده اید، آیا درست است؟
بله، امیدوارم با این سایت خوشنویسانی که در بازاریابی آثارشان دچار مشکل هستند، بتوانند از این طریق آثار خود را معرفی و به بازار عرضه کنند. لذا ممکن است بعضی از خوشنویسان ما نتوانند نمایشگاهی را برپا کنند و از این طریق می توانند آثار خود را به کشورهای خارجی و حوزه خلیج فارس معرفی کنند و کسب درآمدی برای خود داشته باشند و از این طریق ما می توانیم آثار مختلف را جمع آوری  و نمایشگاهی با سطح عالی برگزار کنیم و اطلا ع رسانی مفیدی را نیز داشته باشیم.
چه دانگ و پایه ای را دوست دارید؟
من از اوایل دهه ?? قلم درشت را انتخاب کردم و از همان زمان که قلم درشت را انتخاب کردم، اطمینان داشتم که آینده متعلق به این کار خواهد بود و امروزه هم در نمایشگاه های جمعی که در سراسر کشور برپا می شود، بیشتر خوشنویسان و حتی نسل جوان ما قلم درشت را انتخاب می کنند به خصوص روش یک ضرب نویسی که در واقع احساس هنرمند هم وارد خط می شود یعنی ما در حین کار شفاف بودن مرکب، سیلان داشتن و تنالیته رنگ را می بینیم و لذت کار بیشتر می شود.

shirazi 3-1
آیا قالب خاصی هم دارید؟
خیر، من اصلا نمی خواهم خوشنویسی را قالب بندی کنم حتی بسیاری از قواعدی که برای این هنر وضع شده را خیلی نمی توانم بپذیرم و فکر می کنم هنر خوشنویسی را محدود می کند.
چند نوع خط در کشور وجود دارد؟
در تاریخ خوشنویسی خطوط زیادی را داریم. خطوط رایج خط خوشنویسی در بین کشورهای اسلامی حدود ?? نوع خط است، که رایج است و چند خط بیشتر از بقیه رونق دارند، که بعضی ها در کشورهای عربی بیشتر رونق و بعضی ها در ایران اهمیت دارند. در ایران در درجه اول نستعلیق و در درجه دوم شکسته رواج دارد و خط نسخ و ثلث بیشتر در کشورهای عربی رواج دارد. خطوط دیگری مثل دیوانی رقعه یا ریحان و... هم خطوطی هستند که در مراحل بعدی قرار می گیرند که هر کدام کاربرد خاص خود را دارند. بعضی ها فقط برای خواندن نوشته می شوند مثلا قرآن که بیشتر به نسخ نوشته می شود تا ثلث، مگر این که هنرمند بخواهد آثار هنری به جای بگذارد. خط نسخ به گونه ای است که فواصل مورد نیاز را برای گذاشتن اعراب را به خوشنویس می دهد و حروف قابل  تمیز هستند.
وضعیت خوشنویسی ایران چگونه است؟
برای این که وضعیت خوشنویسی ایران را بهتر بشناسیم، باید به عقب برگردیم. تقریبا به نیم قرن پیش که خوشنویسی ما منحصر بود در دست فقط ? یا ? نفر استاد آن زمان و به خوشنویسی کاملا با دید کاربردی نگاه می شد.  استادان آن زمان فقط برای بازار، خوشنویسی و کتاب های ادبی را کتابت می کردند. در هر صورت نگاه به خوشنویسی نگاه کاملا کتابتی و کاربردی بود. ولی در این سه دهه اخیر به همت انجمن خوشنویسان و با عنایت استاد میرخانی نگاه به خوشنویسی قدری تغییر کرد. در خوشنویسی کاربردی  فقط به نتیجه کار توجه می شود مثلا  فرض کنید برای چاپ یک اثر به نتیجه کار که از چاپخانه بیرون میآید، توجه می شود و دیگر نگاه به اصل ماجرا و اصل هنر خوشنویسی ممکن است نشود. در نتیجه ممکن است کار را مونتاژ یا قیچی کنند یا در چاپ تغییراتی ایجاد شود. ولی امروزه هنر خوشنویسی را به صورت یک نگاه هنری، موزه ای و نمایشگاهی می بینند.  من فکر می کنم دوران هنری خوشنویسی زمانی آغاز می شود که دوره کاربردی آن به اتمام رسیده باشد.  در دوره های قبل کاربرد هنر و هنر محض با هم مخلوط و تفکیک آن مشکل بود ولی الان با آمدن نرم افزارهای نوشتاری عملا کسی، دیگر برای نوشتن سربرگ ها یا کار تبلیغاتی به یک خوشنویس مراجعه نمی کند.
نظرتان در رابطه با نقاشی خط چیست؟
من معتقدم که یک خوشنویس می تواند با حروف و کلمات هم اثری را خلق کند یعنی در عین حال که یک خوشنویس می تواند با یک مضمون خاص اثرش را بیافریند، می تواند بدون در نظر گرفتن آن مضمون هم کارش را انجام دهد. من هیچ محدودیتی برای هنرمند قائل نیستم و هنرمند می تواند روی هرگونه متریالی اعم از بوم، مقوا، کاغذ، چرم یا هرگونه متریالی دیگر با هر نوع و رنگی و به هر شکلی یک اثر هنری استخراج شود، کار کند.
جایگاه نقاشی خطی را چه طور می بینید؟
جایگاه آن را استقبال مردم معلوم می کند. البته خوشنویسان ما چند دسته هستند. یعنی کسانی که فقط به دید نقاشی به خط نگاه می کنند و برایشان مهم نیست که چیز خاصی نوشته شده است یا نه و مهم آن کمپوزسیون و ترکیب نهایی کار است. خوشنویسان دیگری نیز داریم که کلا تابع متن و مضمون هستند به خصوص کسانی که کار کتابت را انجام می دهند.
وضعیت دانشگاه خوشنویسی به کجا رسید؟
بحث آن چند سالی بوده ولی کسی آن را به طور جدی دنبال نکرده است. از سال پیش فرهنگستان هنر به دنبال این قضیه بود که یک دانشکده هنرهای سنتی به خصوص خوشنویسی دایر کند ولی به جایی نرسیده یا حداقل من از آن بی اطلاع هستم.
با توجه به نوشت افزارهای کامپیوتری روند کار را چگونه می بینید؟
این نوشت افزارها در خدمت آموزش ما هستند و ما باید از همه این لوازم بهره کامل را بگیریم. در همین دوره اخیر هم به خاطر صنعت نشر و تکثیر اثر یک خوشنویس در مدت زمان اندکی دست مخاطبان و علاقه مندان می رسد و این یکی از دلایل رونق خوشنویسی است و ما باید این ابزار را در خدمت بگیریم.
رابطه شما با اساتید هم سطح خودتان چگونه است؟
خوشبختانه در خوشنویسی روابط با برخی دیگر از رشته ها متفاوت است چون خوشنویسی رابطه تنگاتنگی با آداب و رسوم و سنت ها دارد و اصولا هنرهای کاملا سنتی یک سری آداب و یک سری مناسک و مراتب دارند که به هنرمند منتقل می شود.  البته بین ما هم اختلافاتی وجود دارد ولی نه در آن حد که به جاهای باریک کشیده شود و به نظر من اگر در جمعی همه موافق باشند و مخالفی وجود نداشته باشد، بحث سازنده نیست. این اختلاف ها است که جمع را به جایی مثبت سوق می دهد.
در تابلوهایتان بیشتر از چه موضوعاتی استفاده می کنید؟
کارهایی که تا به حال داشتم، تعدادی با موضوع و تعدادی بدون موضوع بوده مثلا در نمایشگاه سال ?? کاری با سیاه مشق داشتم که مطلب خاصی نداشت ولی بعد از آن کارهایی را انجام دادم که اکثرا سفارشی بوده و معمولا جملات بزرگان و آیات و احادیث بوده و بعضا شعر.
چه پیشنهادی برای هنرجویان این رشته دارید؟
البته ما پیشنهاداتمان را به صورت عملی انجام داده ایم. با گذاشتن کلاس های فوق ممتاز بچه ها را موظف به کاری که در سر کلاس حاضر کنند، کردیم که بچه ها کار را در حد یک کار نمایشگاهی در سر کلاس حاضر کنند که کار آن ها در حد قاب گرفتن باشد که خود این قاب هم هماهنگی بسیار خوبی با اثر برقرار می کند.

shirazi 1
آیا می شود به این حرفه به عنوان یک شغل نگاه کرد؟
بین شغل و هنر قدری مشکل است که بخواهیم تفکیک قائل شویم و من معتقدم یک هنرمند اگر به سطح بالایی از هنر خود برسد، می تواند زندگی اش را نیز اداره کند. ولی همه چیز در دست هنرمند نیست بلکه بستر که جامعه است نیز باید هماهنگ باشد و ما به لحاظ مشکلات اقتصادی جامعه مان مشکل اساسی در این مورد داریم.
آیا برای آثار هنری قیمتی هم می شود گذاشت؟
بله در حد عرف کار می شود قیمت گذاری کرد. اگر یک اثر هنری به دلیل اعتبار هنرمند و اعتبار اثر هنری به جایی برسد که به عنوان یک هنر شناخته شود و قابل قبول در دنیا باشد، قیمت گذاری را مشکل می کند. یعنی در واقع به قدری ارزشمند می شود که انسان احساس می کند قیمتی که برای اثر گذاشته است به هنر و هنرمند ظلم کرده است. البته عرضه آثار هم از طریق چه کسانی انجام شود، مهم است به طور مثال اگر شما شی» گرانبهایی را در کنار خیابان بگذارید و مشغول فروش آن شوید، مطمئنا مردم به آن شک کرده و آن را خریداری نمی کنند. ولی اگر آن را به محل مناسب خودش ببرید، امکان فروش بیشتر می شود لذا فروشندگان آثار نیز باید آثار خود را به گالری های مخصوص این کار برده و به فروش برسانند.

shirazi 2
استقبال مردم دیگر کشورها در مقایسه با استقبال مردم خودمان چگونه است؟
استقبالی که در ایران می شود، یک استقبال ریشه داری است. یعنی همه ایرانی ها خط را جزو هویت و فرهنگشان می دانند و همه به نوعی در به وجود آمدن آن مشارکت دارند. لذا نمایشگاه های خوشنویسی در ایران در حد و عیار بالایی برگزار می شود.  منتها تفاوتی که بین نمایشگاه های ایران و کشورهای خارجه است در این است که در ایران مردم توانایی خرید آثار را ندارند. لذا در ایران علاقه مند زیاد ولی به لحاظ اقتصادی ضعیف هستند. ولی در کشورهای عربی علاقه مند کم اند ولی توانایی مالی بسیار  بالا است و فروش آثار در این کشورها فوق العاده است ولی استقبال به معنای واقعی در ایران بیشتر است.
استقبال در کشورهای عربی از خط نستعلیق و خوشنویسی ایران چگونه است؟
با چند نمایشگاه نسبتا حرفه ای که در آنجا برگزار شد، خوشبختانه هنر ایرانی و به خصوص خط نستعلیق ارزش بسیار بالایی پیدا کرد. طوری که حتی استادان آن جا زمانی که نمایشگاهی برپا می شد، با یک شور و حال و تواضع خاصی نسبت به هنر ایرانی علا قه نشان می دادند. 
خرید آثار در کشورهای عربی چگونه است؟
یکی از خصوصیات خریداران کشورهای عربی این است که گرچه خریدار آگاهی کامل از اثر را دارد ولی همیشه با یک کارشناس وارد گالری می شوند و جنس خوب را انتخاب می کنند و گه گاه اتفاق افتاده که همکاران ما در رشته های دیگر هنرهای تجسمی به محض شنیدن فروش خوب در کشورهای عربی کارهای خود را آماده و نمایشگاهی را برپا کردند که با عدم موفقیت روبه رو بودند.  اگر کسی بخواهد در کشورهای عربی، اروپایی، آمریکایی یا در هرجای دنیا که نمایشگاهی برپا  کند، باید فرهنگ خودش را وارد آنجا کند نه این که خود را با فرهنگ آنجا مطابق کند.  مثلا چون در کشورهای عربی خط ثلث و نسخ رایج است، ما نسخ و ثلث را می نویسم. امروزه بزرگترین ثلث نویسان ما درجه ? کشورهای عربی و ترکیه هستند و ما باید این را قبول کنیم. ولی مثلا مثنوی نویسان درجه ? کشور ما در حد درجه ? کشورهای عربی است.
استقبال اروپایی ها از آثار شما چگونه بود؟
بیشتر به شکل بصری به قضیه نگاه می کنند و فرم کلی آثار برایشان مهم است، نه مضمون اثر و ترکیب و کمپوزسیون اثر بیشتر برای آن ها اهمیت دارد.
وضعیت گالری های ایران چگونه است؟
قبل از انقلاب تعداد گالری هایی که وجود داشت، کم و اصولا فروش آثار هم اندک بود حتی در بخش دولتی مثلا دربار  بعضی از ثروتمندان بودند که آثار را خریداری می کردند و به همان نسبت هم تعداد گالری ها کم بود. بعد از انقلاب هم که زمان جنگ بود و ما گرفتار جنگ و بعد از جنگ بودیم و عملا گالری ها باز و برپا بود، ولی فعالیت آنچنانی نداشتند. خوشبختانه  امروز به تعداد گالری ها اضافه شد و هم این که گالری دارهای قبلی دارای تجربه شدند و روابط خود را توانستند گسترش بدهند و کم کم به راه بیایند و در کارشان موفق شوند.  با آمار و ارقامی که رسانه ها نشان می دهند این افراد توانسته اند در بعضی از نمایشگاه های داخل و خارج کشور با توفیق زیادی روبه رو شوند.

ostad shirazi



نویسنده » عباس . ساعت 6:15 عصر روز دوشنبه 87 تیر 3